افسردگی به عنوان یکی از اختلالات شایع در دنیای امروزی شناخته میشود. اگرچه افسردگی تجربه خوشایندی نیست. اما خوشبختانه درمان های موثر و کارآمدی در زمینه درمان افسردگی وجود دارد.
احساس ناراحتی، بدبختی، لذت نبردن از فعالیتهای روزمره، احساسات آشنایی برای ما هستند، هرکسی ممکن است در مراحلی از زندگی خود، تجربه چنین احساساتی را داشته باشد. این احساسات، معمولا گذرا و موقتی هستند و پس از مدتی ناپدید میشوند. اما برخی افراد، این احساسات را با شدت بیشتر، در زمانی طولانیتر و گاهی بدون هیچ دلیل روشنی تجربه میکنند، حالتی که افسردگی نامیده میشود.
افسردگی یا اختلال افسردگی اساسی، چیزی فراتر از خلق پایین است. در این اختلال شایع، علائم و نشانهها به گونهای هستند که نه تنها احساسات، بلکه افکار و رفتار هم تحت تاثیر قرار میگیرند، به طوري که سادهترین فعالیتهای روزمره، دشوار به نظرمیرسند و یا مختل میشوند.
افسردگي طیف وسیعی از افراد با سن، جنس، نژاد و تحصیلات را درگیر میکند و میتواند علل مختلفی از جمله ژنتیک، عوامل محیطی، روانی و … در ایجاد آن دخیل باشند.
احساس غمگینی، بدبختي و ناراحتي به مدت دو هفته یا بیشتر و یا از دست دادن علاقه و لذت نبردن از زندگی دو مورد مهم از نشانههای افسردگی هستند.
فردی که مبتلا به افسردگی است، ممکن است احساسهای زیر را تجربه کند:
فردی که افسردگی دارد ممکن است گاهگاهی یا همیشه، چنین افکاری به ذهنش خطور کند:
افراد افسرده ممکن است رفتارهای زیر را بیشتر از بقیه افراد تجربه کنند
علاوه بر موارد بالا، افراد مبتلا به افسردگی ممکن است برخی از علایم و نشانههای زیر را نیز تجربه کنند:
رزرو تلفنی وقت مشاوره : 09107601980
افسردگی اساسی، اصطلاح فنی است که توسط متخصصان بهداشت و محققان برای توصیف شایعترین نوع افسردگی استفاده میشود، که شامل علائم افسردگی در اغلب اوقات به مدت حداقل ۲ هفته میشود و معمولا در کار، تحصیل، خواب و خوراک فرد اختلال ایجاد میکند.
علائم آن مشابه علائم افسردگی اساسی است، اما شدت کمتری دارد و پایدارتر است. برای تشخیصگذاری این اختلال، فرد باید حداقل ۲سال این افسردگی خفیف را داشته باشد.
زنان در زمان بارداری و بعد از زایمان در معرض خطر ابتلا به افسردگی هستند. علت افسردگی در این بازه پیچیده است و حاصل ترکیبی از عوامل مختلف میباشد. استرس ناشی از سازگاری با بارداری یا تولد نوزاد، تجربه رایج و معمولی است و با افسردگی متفاوت است. افسردگی طولانیتر است و نه تنها مادر، بلکه رابطه مادر با سایر اعضای خانواده را نیز تحت تاثیر قرار میدهد.
این اختلال خلقی، الگوی فصلی دارد، معمولا از اواخر پاییز یا اوایل زمستان شروع میشود و در بهار یا تابستان تمام میشود. علت مشخصی ندارد، اما ممکن است ناشی از تغییر در میزان نوری باشد که فرد در فصول مختلف در معرض آن قرار میگیرد. برای اینکه این تشخیص گذاشته شود، فرد باید علائم مشابه را دو یا چند سال در بازه زمانی گفته شده، تجربه کند. این افراد معمولا در طول این اختلال خلقی، دچار کمبود انرژی، خواب بیش از حد، پرخوری و اضافه وزن میشوند.
این مدل از افسردگی زمانی اتفاق میافتد که فرد ارتباط خود را با واقعیت از دست بدهد و علائم سایکوز شامل توهمات (دیدن یا شنیدن چیزهایی که وجود ندارند) یا هذیانهایی (باور نادرست در مورد مسایل مختلف) را تجربه کند.
معمولا افسردگی ناشی از یک رویداد یا موقعیت واحد نیست، بلکه ناشی از ترکیبی از عوامل بیولوژیکی، روانی، اجتماعی و… است.
عوامل شخصی که میتواند منجر به افسردگی شود:
افسردگی میتواند ریشه ژنتیک داشته باشد و برخی از افراد، در معرض خطر ژنتیکی بیشتری قرار دارند. اما این امر بدان معنی نیست که اگر یکی از والدین یا خویشاوندان مبتلا باشند، فرد، حتما مبتلا به افسردگی شود.
خصوصيات شخصيتي، نحوه برخورد و تعامل افراد با شرايط آسيبزا را پيشبيني ميکند. برخی از افراد، به دلیل خصوصیات شخصیتی خود ممکن است در معرض خطر بیشتری باشند. به عنوان مثال، افرادی که عزت نفس پایینی دارند یا کمالگرا هستند و یا نسبت به انتقادات حساساند و …
ابتلا به بيماري هاي خاص و مزمن ميتواند محرکي براي ابتلا به افسردگي باشد، همانند سرطان يا ديابت و … اين شرايط پزشکي خاص به دو روش مي¬تواند منجر به افسردگي شود.
تحقیقات نشان میدهند که حوادث زندگی، همانند بیکاری طولانی مدت، انزوای طولانی مدت، بودن در رابطهای آزاردهنده و یا استرسهای محل کار، موجب افزایش خطر ابتلا به افسردگی میشود.
رویدادهای مهم و نامطلوب مثل طلاق و جدایی، بیماری جدی، از دست دادن شغل و… به خصوص در افردای که از نظر ژنتیکی،رشدی یا سایر عوامل شخصی در مقابل افسردگی آسیبپذیرند، خطر ابتلا به افسردگی را افزایش میدهد.
افسردگی نمیتواند صرفا نتیجه برهم خوردن تعادل شیمیایی مغز باشد، اما اختلال در فرآیندهای پیامرسانی شیمیایی مغز میتواند به افسردگی کمک کند.
برخی از عواملی که میتواند منجر به برهم خوردن کارکرد طبیعی مغز شود، عبارتند از:
درمان افسردگی معمولا شامل دارودرمانی، رواندرمانی و یا هر دو میباشد. در مواردی که این دو مدل درمانی موجب کاهش علائم نشوند، تحریک مغزی میتواند گزینه پیشنهادی دیگر باشد. در درمان افسردگیهای خفیفتر، معمولا گزینه پیشنهادی، رواندرمانی میباشد و برای افسردگی متوسط تا شدید، ترکیب دارودرمانی و رواندرمانی به صورت همزمان پیشنهاد میشود.
انتخاب برنامه درمانی مناسب، به فرد و نیازهای او زیر نظر درمانگر بستگی دارد و برای انتخاب بهترین روش درمان نظر درمانگر و فرد اهمیت دارند.
داروهای رایج در درمان افسردگی، ضد افسردگیها میباشند که معمولا ۴تا ۸ هفته زمان نیاز دارند تا تاثیرات خود را به صورت کامل نشان دهند. معمولا ضدافسردگیها، مشکلات خواب، اشتها و تمرکز را زودتر از خلقوخو بهبود میدهند.
در مصرف داروهای ضد افسردگی مهم است که به دارو فرصت دهید تا اثرات خود را نشان دهد. مقاومت به داروهاي ضدافسردگي زماني ايجاد مي شود که فرد با حداقل دو مدل از ضد افسردگي ها بهتر نشده باشد.
در رواندرمانی به فرد روشهای جدیدی برای فکر کردن و رفتار کردن آموزش داده میشود که در بهبود او تاثیر زیادی دارد.
دو مدل رواندرمانی موثر برای درمان افسردگی عبارتند از : درمان شناختی رفتاری (CBT) و درمان بینفردی (IPT)
در درمان شناختی رفتاری CBT به فرد یاد میدهند که در جهت بهبود افسردگی و اضطراب، الگوهای رفتار و تفکر غیرمفید را به چالش بکشد و تغییردهد.در درمان بینفردی تمرکز روی وقایع زندگی و روابط بینفردی است که روی خلق تاثیر دارد و بالعکس. در این روش درمانی به فرد کمک میکنند تا تواناییهای ارتباطی خود را در روابط بهبود بخشد، شبکه حمایتی خود را گسترش دهد و توقعهای واقعبینانهای ایجاد کند که به او در مواجهه با بحرانها و مشکلات کمک کند.
این مدل درمانی زمانی استفاده میشود که سایر روشهای درمانی موثر نبودهاند. در این روش درمانی، مغز به صورت مستقیم با برق یا امواج مغناطیسی مهار یا فعال میشود. رايجترين روش درمان، بر اساس تحريک مغزي شامل شوک الکتريکي و تحريک مغناطيسي برون جمجمه اي است. ساير تحريکات مغزي درمان هاي جديدتر هستند.
اولین گام برای درمان موفق افسردگی، انتخاب یک روانشناس یا مشاور خوب است. شاید برای شما هم این سوال پیش آمده باشد که یک مشاور خوب چه ویژگیهایی باید داشته باشد. مهمترین ویژگیهای یک مشاور خوب عبارت است از:
توانایی تشخیص، درمان و توضیح علایم و روند درمان برای فرد و پیگیری آن
درمانگران موثر قادرند توضیحاتی ارائه دهند که برای مراجع قابل درک باشد. این درمانگران میتوانند علایم افسردگی پنهان را نیز شناسایی کرده و درمان مناسب را پیشنهاد دهند. درمانگران ماهر قادرند در مراحل اولیه، ارزیابی انجام دهند و سپس برنامه درمانی تهیه کنند و آن برنامه درمانی را با شما در میان بگذارند. علاوه بر این، درمانگران به روند درمان مراجعین خود، توجه کرده و پیگیر پیشرفت و بهبود علایم مراجعین هستند. بهتر است از متخصصین روانشناسی بالینی برای تشخیص، ارزیابی و درمان افسردگی استفاده کنید.
انعطافپذیری در تطبیق درمان با ویژگیهای افراد
افراد ویژگیهای کاملا متفاوتی دارند و لازم است در روشهای و روندهای درمانی نیز به این ویژگیها توجه شده و در انتخاب روشهای درمانی برای هر فرد خاص، انعطاف پذیر بود.
داشتن مهارتهای بین فردی مناسب
درمانگر خوب در ارتباط با مراجعین خود گرم و پذیرا است، همدلی دارد و در درک آنچه دیگران فکر و احساس میکنند، موشکاف و زیرک است.