اختلالات افسردگی به دلایل مختلف رخ میدهند و جزء اختلالهای خلقی به حساب میآیند. شایعترین نوع افسردگی، افسردگی ماژور یا افسردگی اساسی است که متاسفانه تعداد افراد مبتلا به آن هر روز در حال افزایش میباشد این اختلال برای فرد، خانوادهی او و در نهایت جامعه آسیبزاست و شناخت و پیشگیری از آن میتواند در سلامت روان فرد و جامعه بسیار مؤثر باشد. در این مقاله به توضیح و تعریف این اختلال، عوامل ایجاد کنندهی آن، علائم و نشانهها و راهکارهای درمان میپردازیم.
افسردگی اساسی چیست؟
افسردگی اساسی یکی از انواع اختلالات خلقی است که با خلق افسرده و از دست دادن علاقه و لذت مشخص میشود. در این بیماری، فرد در بیشتر روزها و در بیشتر ساعات روز خلق افسرده و غمگین دارد، نسبت به افراد و فعالیتها بی علاقه وبیمیل است و تغییر چشمگیری در الگوی خواب و اشتهای فرد، اتفاق افتاده است. این اختلال میتواند به صورت حاد و یا مزمن باشد. برای اینکه فرد، تشخیص اختلال افسردگی اساسی دریافت کند، باید علایم و نشانههای افسردگی در فرد در یک دورهی حداقل ۱۴ روزه باشد.
مقاله پیشنهادی «استرس چیست؟ راههای کاهش استرس و درمان آن»
علائم اختلال افسردگی اساسی
- خلق افسرده در اکثر ساعات روز و تقریبا بیشتر روزها؛ به طوری که هم خود فرد آن را حس میکند و هم دیگران متوجه آن میشوند.
- کاهش مشخص علایق و فعالیتهایی که فرد قبلا از آنها لذت میبرده
- کاهش یا افزایش وزن چشمگیر و یا کاهش یا افزایش اشتها
- تغییر در الگوی خواب، به صورت بیخوابی، پرخوابی و یا بدخوابی.
- بیقراری و تحریکپذیری
- خستگی و فقدان انرژی
- احساس بیارزشی و احساس گناه مفرط
- کاهش تمرکز و توجه
- افکار مکرر مربوط به مرگ و خودکشی
- الگوهای فکری و شناختی اشتباه و غیر واقعبینانه
- نسبت به آینده و اتفاقات آینده، ناامید و بدبین هستند.
علل ایجاد افسردگی اساسی
عوامل بروز افسردگی اساسی بسیار زیاد و مختلف است و می تواند در یک فرد زمینه ساز افسردگی و در فرد دیگر زمینه ساز ابتلا به اختلالات روانی دیگر شود:
- ژنتیک: یکی از عوامل افسردگی ژنتیک می باشد. البته این بدین معنا نیست که اگر فرد نزدیکی در خانواده دچار افسردگی شود، شما نیز دچار افسردگی شوید. این عامل به تنهایی نمیتواند زمینهساز افسردگی شود اما ممکن است در شرایط خاص باعث شود فرد با ابتلا به افسردگی به موقعیت واکنش نشان دهد.
- وقایع زندگی: ضربههای روحی متعدد، از دست دادن یک فرد عزیز، جابجایی شغلی، طلاق و سایر اتفاقاتی که فشار و بار روانی زیادی دارند، به ویژه زمانی که با عامل ژنتیک همراه میشوند، میتوانند باعث ایجاد اختلال افسردگی اساسی شوند.
- مشکلات جسمی: برخی از بیماریها که اغلب آنها باعث ایجاد مشکلات ظاهری در فرد میشوند، میتواند زمینهساز افسردگی باشد. معلولیتهای جسمی، بیماریهای لاعلاج، سرطان،… همگی میتوانند باعث بروز افسردگی شوند. ضمن اینکه افسردگی ممکن است از عوارض ابتلا به یک بیماری جسمی، به عنوان مثال آلزایمر باشد.
- تغییرات در نوروشیمیایی مغز: افرادی که مبتلا به اختلالات روانی هستند، معمولا مقدار مواد شیمیایی در مغزشان دچار تغییر میشود. از جمله انتقال دهندههای عصبی که کاهش آن باعث ایجاد علایم افسردگی میشود، سروتونین است.
عوارض اختلال افسردگی اساسی
اختلال افسردگی اساسی، یکی از اختلالاتی است با سایر اختلالات روانپزشکی، همآیندی زیادی دارد. این اختلال هم به صورت اختلال همراه با سایر اختلالات روانپزشکی دیده میشود و هم خود زمینه ساز ابتلا به سایر اختلالات روانپزشکی، از جمله سوء مصرف مواد، الکل، اختلالات اضطرابی و اختلالات خوردن مثل بیاشتهایی و پرخوری عصبی است. همین موضوع میتواند سیر درمان اختلال افسردگی اساسی را پیچیدهتر کند و مشکلات جسمی و روحی عدیدهای برای فرد ایجاد کند.
این اختلال نه تنها برای فرد و خانوادهاش بلکه برای جامعه نیز زیان و هزینه دارد. بسیاری از افرادی که با استعداد و توانمند هستند، به دلیل افسردگی، در عملکردشان اختلال ایجاد میشود و نمیتوانند عضو فعال جامعه و نیروی کار باشند. ضمن اینکه بسیاری از افرادی که گرفتار افسردگی هستند، ممکن است دست به خودکشی بزنند.
درمان اختلال افسردگی اساسی
افسردگی اساسی یکی از قابل درمانترین اختلالات روانی است، بیشتر افرادی که مبتلا به اختلال افسردگی اساسی هستند در نهایت به درمان پاسخ میدهند و نشانه های فروکش کردن علائم در آنها کاملا مشهود است.
برای درمان افسردگی اساسی، گاه رواندرمانی و مشاوره به تنهایی اثربخش خواهد بود، اما روان درمانی اغلب با دارو درمانی میتواند اثرات مفیدتری داشته باشد. درمان شناختی رفتاری در درمان افسردگی اساسی یکی از کارآمدترین رویکردها و روشهای درمانی است، چراکه به شخص کمک میکند تفکرات تحریف شده خود را تشخیص داده و بتواند افکار واقع بینانهتر و کارآمدتری را جایگزین کند. این روش روی لحظه حال و مشکل موجود تمرکز کرده و سعی در حل آن دارد. تعداد جلسات روان درمانی بسته به شدت افسردگی و عوارض آن میتواند تا چندین ماه ادامه داشته باشد و گاه پس از بهبودی جلسات پیگیری و نظارتی تا مدتی ادامه پیدا میکند.
در دارو درمانی، از مهارکنندههای بازجذب سروتونین استفاده میشود که یکی از متداولترین داروها در کنترل افسردگی هستند. این داروها، عوارض جانبی کمتری دارند و بیماران به آنها پاسخ خوبی دادهاند. یکی از نکات مهم در درمان این اختلال، تشخیص افتراقی این بیماری با سایر اختلالات از جمله بیماریهای جسمی و عوارض مصرف داروهای مختلف است. در نظر گرفتن این موارد باعث میشود تا بهترین راهکار و برنامهی درمانی برای فرد در نظر گرفته شود.
علاوه بر دارو درمانی و رواندرمانی، تغییراتی در سبک زندگی نیز میتواند به افراد در کنترل افسردگی کمک کند. داشتن تغذیهی مناسب و خواب کافی، ورزش منظم، فعالیت و شرکت در اجتماعات و روابط دوستی باعث میشود تا فرد هم از نظر جسمی و هورمونی متعادل باشد و هماحساس کفایت و خودکارآمدی کند و از احساس بیارزشی و پوچی که در اثر افسردگی به وجود آمده رهایی پیدا کند.
نتیجهگیری
اختلال افسردگی اساسی، یکی از رایجترین اختلالات روانی در جامعه است، اما به همان میزان راههای درمان شناخته شده برای مهار آن وجود دارد و یکی از اختلالاتی است که در صورت ارزیابی صحیح و درمان اصولی و به موقع، تا حد زیادی قابل کنترل و بهبودی است. سر و کار داشتن با فرد مبتلا به اختلال افسردگی اساسی، پر چالش و سخت است. این افراد معمولا کمک کسی را قبول نمیکنند و انرژی لازم برای برقراری روابط و یا شرکت در اجتماعات را ندارند.
این افراد اگرچه ممکن است تلاش کنند تا بیماری خود را کتمان کنند و یا وظایف و مسئولیتهای روزمرهی خود را انجام دهند، اما در نهایت در یکی از جنبههای زندگی خود دچار مشکل شده و روند عادی زندگیشان دچار مشکل خواهد شد. بهترین کار در برخورد با افراد افسرده تشویق و ترغیب آنها به دریافت کمک مشاور و متخصص شروع درمان است.
در این مقاله در مورد افسردگی اساسی، علائم و راههای درمان آن صحبت کردیم. میتوانید برای ارزیابی شرایط خود و درمان افسردگی از مشاوره تخصصی دکتر مژگان لطفی استفاده نمایید.
رزرو تلفنی وقت مشاوره : 09107601980