آیا تا به حال شده خود را با دیگران مقایسه کنید و به این نتیجه برسید که از آنها به نحوی عقب هستید؟ دیگران موفق شدهاند به موفقیتهای زیادی دست پیدا کنند ولی شما نه؟ و یا اینکه احساس کنید علی رغم تواناییهایی زیادی که دارید، قادر نبودهاید از آنها استفاده کنید و به جایگاه دلخواهتان برسید؟ اگر پاسخ شما به این سؤالها مثبت است، شما به احتمال زیاد به تلهی شکست دچار هستید. تلهی شکست، یک طرحواره و الگوی فکری نادرست است که فرد در آن احساس میکند، یک فرد شکست خورده است و دیگران از او بهترند و به موفقیتهای بیشتری رسیدهاند. این افراد چه در زندگی واقعی، موفقیت و دستاوردهای زیادی داشته باشند و چه نداشته باشند، احساس شکست و ناکامی میکنند. در این مقاله به توضیح کامل این تلهی ذهنی و ویژگیهای آن میپردازیم.
تلهی شکست چیست؟
تلهی شکست یک طرحواره و الگوی فکری غلط است که فرد در آن، مدام احساس شکستخوردگی و عدم موفقیت دارد. فرد مدام خود را در مقایسه با همسن و سالان و اطرافیانش، فردی شکست خورده میبیند و فکر میکند دیگران به موفقیت بیشتری رسیدهاند. این افراد چه در واقعیت، موفقیتی کسب کرده باشند و چه نکرده باشند، خود را فردی شکستخورده میبینند.
ویژگیهای تلهی ذهنی شکست
افرادی که تلهی ذهنی شکست را دارند معمولا:
- احساس میکنند نسبت به دیگران، از توانمندی و شایستگیهای کمتری برخوردارند.
- احساس میکنند، دیگران نسبت به آنها، موفقیتهای بیشتری کسب کردهاند.
- هنگام به یاد آوردن دوران کودکی، خود را دانش آموز ضعیفی در مدرسه ارزیابی میکنند.
- در برخورد با دیگران احساس میکنند که هوش کمتری دارند و دیگران از آنها باهوشتر هستند.
- در تعامل و برخورد با دیگران، احساس حقارت و شرمندگی میکنند؛ زیرا بر این باورند که از دیگران کمترند و دستاوردها و موفقیتهای کمتری داشتهاند.
- احساس میکنند دیگران، آنها را توانمندتر از آنچه که هستند، میبینند.
- همیشه ترس از شکست دارند.
- کمتر از توانمندی و پتانسیلهای بالقوهی خود عمل میکنند.
- استعدادها و توانمندیهای خودشان را دست کم میگیرند.
- همواره در ذهن خود پیش بینی میکنند که در کارها قرار است شکست بخورند.
- موفقیتهای خودشان را کوچک و ناچیز و شکستهای خودشان را بزرگ و فاحش میدانند.
مقاله پیشنهادی «تلههای ذهنی یا تلههای شخصیتی را بهتر بشناسیم !! + پرسشنامه»
علل شکلگیری تلهی شکست
همانند سایر تلههای ذهنی، تلهی شکست نیز میتواند ریشه در کودکی و تجارب اولیهی زندگی در محیط خانواده داشته باشد. در ادامه به مواردی اشاره میکنیم که میتوانند علل احتمالی شکلگیری تلهی شکست در افراد باشند:
- داشتن والدین که انتقادگر و سرزنشگر بوده و مدام عملکرد فرد را در حوزههای مختلف مورد انتقاد شدید قرار میداده و فرد را با کلماتی مانند اینکه “تو از پس هیچ کاری بر نمیآیی” یا “اگر قرار است کاری را انجام دهی، باید عالی و بدون اشتباه انجام شود” توبیخ میکرده است.
- داشتن والد یا والدینی که از نظر اجتماعی، تحصیلی یا اقتصادی، موقعیت و جایگاه بالایی داشتهاند و برای فرزند خود نیز استانداردهای بالایی را مشخص کرده بودهاند و فرد همواره احساس میکرده نمیتواند به استانداردها و معیارهای والدینش برسد.
- داشتن والدینی که نسبت به پیشرفت و موفقیت فرد کاملا بی اهمیت و بیتفاوت بودهاند.
- داشتن خواهر یا برادری که فرد مدام با او مقایسهی ناعادلانه میشده؛ در نتیجه کم کم به این نتیجه رسیده که تلاش و موفقیت او اهمیتی ندارد، او در هر حال یک شکست خورده است.
- داشتن شرایط اجتماعی و اقتصادی بسیار متفاوت با سایرین؛ برای مثال مهاجرت به شهر یا کشوری که در آن فرد حس میکند با همسن و سالانش کاملا متفاوت است.
عوارض داشتن تلهی شکست
احساس مداوم شکست خوردگی، علیرغم هرگونه موفقیت و دستاورد، و حتی پیش بینی شکست خوردن قبل از شروع هرکاری، باعث میشود فرد کمتر از توانایی و پتانسیلهای خودش استفاده کند. اکثر افرادی که تلهی ذهنی شکست دارند، کمتر از پتانسیلها و تواناییهای خودشان، ظاهر میشوند و بسیاری از فعالیتها، شغلها و حتی روابط را به دلیل ترس از شکست و اطمینان از اینکه توانایی انجام آن را ندارند، از دست میدهند. حتی در صورتی که فرد بتواند بر ترس از شکست غلبه کند و توانایی و پتانسیلهای خودش را به مرحلهی اجرا درآورد، باز هم از درون احساس شکست میکند و خود را فرد موفق و توانمندی نمیبیند. افرادی که به تلهی ذهنی شکست دچار هستند، به احتمال بیشتری به اختلالات افسردگی و اضطراب دچار میشوند.
درمان
مهمترین و اساسیترین راه درمان برای این افراد، رواندرمانی است. در جلسات مشاوره و رواندرمانی، درمانگر با بررسی کردن افکار فرد و تطابق آن با واقعیت موجود، به او کمک میکند متوجه شود چه میزان از احساس شکستی که وجود دارد، ناشی از افکار او است و چقدر مطابق با واقعیت موجود است. در جلسات درمان، فرد به کمک درمانگر خود، با آسیبهایی که در دوران رشد او باعث به وجود آمدن احساس شکستخوردگی شده، مواجه شده و کم کم به این بینش میرسد که احساس شکست چطور و چگونه ایجاد شده است. در جلسات رواندرمانی، فرد به این بینش میرسد که احساس شکست، یک سوگیری نادرست فکری است و یاد میگیرد چطور با این خطای فکری چالش کند.
نتیجهگیری
بخش زیادی از موفقیتهای ما، به ارزیابی که از خود داریم و اطمینان از تواناییها و توانمندیهایمان بستگی دارد. در صورتی که باور داشته باشیم موفق نخواهیم شد و شکست ما حتمی است، حتی اگر موفق شویم، احساس پیروزی و موفقیت نمیکنیم. افرادی که به تلهی شکست دچار هستند، به دلیل ترسی که از شکست دارند موفق نمیشوند، بسیاری از تواناییهایشان را نشان دهند و به دلیل اینکه پیشبینی آنها از اقدام به هرکاری شکست است، بسیاری از فعالیتها را انجام نمیدهند و خودشان را محدود میکنند. از آنجایی که تلهی ذهنی شکست مانند هر تلهی ذهنی دیگری، ریشهدار و عمیق و با نفوذ است، تغییر آن دشوار است و به کمک یک متخصص روانشناسی بالینی نیاز است. کمک گرفتن از یک درمانگر، میتواند به ما کمک کند از این تله رهایی پیدا کنیم و مسیر تغییر برایمان آسانتر شود.