شکست عشقی و افسردگی پس از آن

تجربه‌ی شکست عشقی، روی سلامت روان ما تأثیر زیادی دارد و تنها تمام شدن یک دوستی یا ارتباط نیست. به دنبال شکست عشقی، جنبه‌های متعددی از زندگی ما دستخوش تغییر می‌شود و طیفی از احساسات مختلف مثل غمگینی، دلتنگی، خشم، عصبانیت، نفرت،… در ما به وجود می‌آید و همه‌ی اینها گاهی نیز موجب بروز افسردگی می‌شود. در ادامه به علایم افسردگی بعد از شکست عشقی، دلایل و ارایه‌ی راهکارهایی برای مقابله با آن، می‌پردازیم.

 دلایل افسردگی بعد از شکست عشقی

تجربه‌ی فقدان و از دست دادن، به هر شکلی که باشد می‌تواند موجب بروز افسردگی شود. افسردگی به دنبال تجربه‌ی شکست عشقی، در واقع پاسخ فیزیولوژیک و روانی است که بدن و ذهن فرد به موقعیتی خاص در زندگی می‌دهد. شکست عشقی و عاطفی می‌تواند نقطه عطفی در زندگی فرد محسوب شود. فرد، نه تنها شخص مورد علاقه‌اش را از دست داده، بلکه جنبه‌های دیگر زندگی وی نیز دستخوش تغییر شده‌اند. از جمله تغییراتی که به دنبال شکست عشقی در زندگی فرد اتفاق می‌افتد، می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

• دایره‌ی دوستی و روابط فرد تحت تأثیر قرار می‌گیرد. برخی از دوستان مشترک را ممکن است از دست بدهد یا نوع رابطه‌ی دوستی تغییر کند. علاوه بر این، بی‌حوصلگی نیز ممکن است فرد را به ورطه انزوا و تنهایی بکشاند
• خود پنداره‌ی فرد ضعیف می‌شود. فرد بعد از تجربه‌ی شکست عشقی، تصور و دیدگاهش نسبت به خود تغییر می‌کند و ممکن است خودش را فردی دوست نداشتنی، حساس، تنها، و گاهی مقصر… حس کند و یا حتی برآوردش از توانمندی‌هایش پایین بیاید.
• فرد یکی از حمایت‌های اجتماعی خود را از دست داده؛ کسی که زمانی در شرایط سخت حامی و پشتیبان بوده، دیگر نیست.
• در صورتی که طرف مقابل، حمایت‌های مالی فراهم می‌کرده، تغییرات و چالش در وضعیت پولی و مالی نیز به چالش‌های فرد، اضافه می‌شود.

تمامی این مجموعه تغییرات، نشان‌ دهنده‌ی این است که تجربه‌ی شکست عشقی، صرفا بعد عاطفی ندارد و می‌تواند جنبه‌های اساسی‌تر زندگی فرد را نیز تحت تأثیر قرار دهد.

افسردگی بعد از شکست عشقی چه علایمی دارد؟

علایم افسردگی بعد از شکست عشقی، مشابه علایم اختلال افسردگی اساسی است:

• نداشتن انرژی و احساس توخالی بودن
• عدم لذت بردن از فعالیت‌های لذت‌‌بخش
• احساس تنهایی زیاد
• احساس رها شدگی
• احساس بی ارزشی
• بی‌حوصلگی شدید
• کاهش توجه و تمرکز
• احساس خشم و نفرت زیاد نسبت به خود یا طرف مقابل
• خود سرزنش‌گری
• نشخوار فکری در مورد اتفاقات گذشته
• تغییر در الگوی خواب و اشتها
• افت در عملکرد شغلی و تحصیلی

مقاله پیشنهادی «شکست عشقی چیست؟ علائم و راهکارهای مقابله و بهبود شرایط»

راهکارهایی برای درمان

در صورتی که علایم گفته شده به صورت شدید و بیش از دو یا سه هفته طول بکشند، مراجعه به متخصص، ضروری است. علاوه بر جلسات مشاوره که می­تواند به فرد در مقابله و کنارآمدن با این از دست دادن و سوگ کمک کند، ممکن است در صورت شدید و یا مزمن شدن علایم، نیاز به دارو درمانی نیز وجود داشته باشد. در ادامه به راهکارهایی اشاره می‌کنیم که می‌توانند به ما در مقابله با افسردگی بعد از شکست عشقی کمک کنند:

• با دوستان خود در ارتباط باشید و از جمع، کناره‌گیری نکنید. سعی کنید اگر دوستان مورد اعتمادی دارید، در مورد این مشکل با ایشان صحبت کنید.
• برای فرار از درد و رنج تجربه‌ی قبلی، بلافاصله وارد رابطه‌ی جدیدی نشوید.
• به سلامت جسمی خود اهمیت دهید. تغذیه و ورزش منظم داشته باشید. سعی کنید خوابتان را منظم کنید. تنظیم برنامه زندگی به شما کمک خواهد کرد بهتر بتوانید با این مشکل کنار بیایید
• سعی کنید از این تجربه‌ی شکست، در جهت رشد و افزایش خودآگاهی استفاده کنید.
• سعی کنید در مورد احساسات منفی، تردیدها و یا سوالاتتان با یک مشاور صحبت کنید.
• به خودتان زمان دهید تا با این تجربه‌ی دردناک بهتر کنار بیایید.

اگر افسردگی درمان نشود چه اتفاقی می‌افتد؟

فردی که افسردگی بعد از شکست عشقی را تجربه می‌کند، از نظر عاطفی بسیار شکننده و آسیب پذیر است و در صورتی که نسبت به شرایط خود بی توجه باشد و برای درمان اقدامی نکند، ممکن است با مشکلات بیشتری مواجه می‌شود، از جمله این که؛

• افراد در این شرایط به حمایت اجتماعی و ارتباط سالم با سایر افراد مهم زندگی‌شان نیاز دارند، در صورتی که فرد برای درمان اقدامی نکند، منزوی‌تر شده و سایر حمایت‌های اجتماعی خود را نیز از دست می‌دهد.
• افراد، بعد از تجربه‌ی شکست عشقی، معمولا دچار افت موقت در عملکرد تحصیلی و شغلی می‌شوند. در صورت ادامه‌ی افسردگی، فرد ممکن است عملکرد فردی، شغلی و تحصیلی خود را از دست بدهد. یعنی علاوه بر از دست دادن یک رابطه، مشکلات و فقدان­های دیگری را نیز تجربه کند و همین خود به شدت یافتن افسردگی منجر می‌شود.
• همان‌طور که گفته شد، فرد ممکن است برای درمان این حالت نیاز به دارو درمانی داشته باشد؛ در صورتی که اقدام به موقعی در این خصوص صورت نگیرد، فرد در خطر مزمن شدن بیماری خواهد بود.
• تغییرات در الگوی خواب و اشتها، به دنبال افسردگی، بر سلامت جسمی فرد تأثیر منفی دارد. درمان افسردگی بعد از شکست عشقی، به بهبود وضعیت جسمی فرد نیز کمک می‌کند.
• در صورتی که فرد به دنبال درمان نباشد، خودپنداره‌ی فرد ضعیف و ضعیف تر خواهد شد و همین امر موجب می‌شود، فرد روابط ناسالمی را در آینده تجربه کند و یا اصلا وارد رابطه‌ی عاطفی دیگری نشود. این امر به احساس تنهایی بیشتر و افسردگی خواهد انجامید.
• روی آوردن به مواد مخدر و یا مشروبات الکلی برای مقابله با وضعیت موجود.

نتیجه‌گیری

تجربه‌ی شکست عشقی می‌تواند چالش برانگیز و سخت باشد. احساس غمگینی، بیحوصلگی و گاهی افسردگی بعد از شکست عشقی و جدایی، عجیب و غیر متداول نیست و واکنشی طبیعی به شرایط به وجود آمده است. بسته به تاریخچه‌ی شخصی، خانوادگی و ویژگی‌های شخصیتی هر فرد، غمگینی و افسردگی بعد از جدایی می‌تواند خودش را به شکل‌های مختلف نشان دهد و مدتی ما را درگیر کند. در صورتی که این افسردگی درمان نشود، علایم به وجود آمده مزمن شده و ممکن است ماه‌ها یا سالها بدون تغییر باقی بمانند و کیفیت روابط و  زندگی فرد را پایین بیاورند.

در صورتی که به مرور زمان، درد و رنج ناشی از جدایی برای شما کمرنگ شد، به احتمال زیاد، در حال گذراندن فرایند طبیعی سوگواری برای رابطه‌ی از دست رفته هستید، ولی در صورت ثابت ماندن شدت غم و رنج ناشی از شکست عشقی و یا شدید‌ شدن، بعد از گذشت چند ماه، مراجعه به متخصص سلامت روان و روانشناس را در اولویت بگذارید تا از بروز مشکلات بیشتر پیشگیری کنید.

رزرو تلفنی وقت مشاوره : 09107601980